ازدواج عاقلانه زندگی عاشقانه

اولین راه برای این کار شناخت دو جنس از همه

ازدواج عاقلانه زندگی عاشقانه

اولین راه برای این کار شناخت دو جنس از همه

داستان زندگی من در چند سال آخر

مادائو:در اصطلاح ژاپنی کسی که خیلی بدشانسه و هیچی برای باختن نداره.

از همون بچگی به خاطرم دارم که به هیچ چیزی دلبسته نبودم و هیچ وقت فکر نمیکردم چیزی ماله من باشه،شاید یکی از دلایلش همین بود که وقتی بهم چیزی میدادند با هر اشتباهی به راحتی اون دیگه ماله من نبود و ازم پس میگرفتند .

از بعد از دیپلم گرفتنم که برای دانشگاه خوندم یادمه که فقط روی دروس تخصصی وقت گذاشته بودم برای همین وقتی رفتم کنکور بدم اول سوالای عمومی رو دادند و مدت 150 دقیقه که برای من خیلی زیاد بود وقت گذاشتند من هم که جواب بعضی سوالای عمومی رو بی خیال شده بودم با اینکه خیلی دروس تخصصی رو خونده بودم ولی خیلی به کنکور آشنایی نداشتم و اون امتحان رو همین مدت زیاد برای بیکاری باعث رد شدنم شد چون حوصلم سر رفت جوابای الکی دادم L برای سال بعد اصلا کتابای عمومی رو حتی یک دور نکردم ولی دروس تخصصی رو یک دور کردم نتیجش این شد که در کنکور دانشگاه آزاد شدم 50 و در دولتی رفتم جزو ذخیره ها درست بعد از اینکه در دانشگاه آزاد ثبت نام کرده بودم دوستم بهم زنگ زد البته دیر ،و گفت که با وجود اینکه خودش در دانشگاه آزاد حتی در شهرمون قبول نشده ولی من در دانشگاه سراسری که جزو ذخیره ها بودم قبول شدم منتها این زنگ دومش دیر بود و مهلت ثبت نام تموم شده بود در هر صورت اون دفعه ی اول که زنگ زد با اینکه خودش در مشهد قبول نشده بود با خوشحالی گفت مشهد قبول شدم ته دلم احساس دلگرمیه شدیدی کردم که چه دوست خوبی دارم که از موفقیت من انقدر خوشحاله و اینکه ناراحت شدم که قبول نشده در هر صورت در دانشگاه به خاطر دروس عمومیه زیادی که داشتیم من هم توی این دروس شدیدا تنبل بودم برای همین نمره هام خیلی

ادامه مطلب ...

آفرین به اشخاصی که از سنین پایین به ازدواج فکر میکنند

سلام به همگی

سن ازدواج وقتیه که به دو بلوغ جنسی و عقلی برسید

ممکنه یکی از سنین راهنمایی به این سن برسه و یکی ممکنه کثل من حتی بلوغ جنسیش دیر رس باشه 18 سالگی

در هر صورت که مثل بعضیا که امکانات براشون فراهمه و حتی من با بعضیاشون در ارتباط بودم به خاطر شغلم که پول و همه ی شرایط رو دارند ولی دنبال هوس بازی و فساد هستند نباشند

اینکه یک شخص 16 ساله به ازدواج فکر میکنه خیلی عالیه حداقل امیدش هست که به تمام جنبه هاش غیر تخیل که با ازدواج هیچ مشکلی برای آدم باقی نمی مونه فکر کرده


من مورد مناسب این سن ندارم متاسفانه ولی این که در کدوم شهر هستید بسیار مهمه هر شهری  که هستید بسیار بهتره که از همون شهر انتخاب کنید چون رفت و آمد خیلی سخت میشه

چون پدر و مادر خیلی مهم هستند حتی بعد ازدواج نمیشه دله آدم براشون تنگ نشه اصلا این به کنار وظیفه ی فرزنده که از حال والدینش باخبر باشه


در هر صورت شما ببین شرایط خانوادگیتون ازدواج در این سن رو میپذیره که رسما اقدام کنی و به والدینت  بگی یا نه اگر نمیپذیره با یک کارشناس دینی و همزمان یک مشاور متخصص ازدواج مشورت کن که از اینا اطلاع داشته باشه

اگر هم شخصی رو پیدا کردی در هر دو زمینه تخصص داشت که چه بهتر


من دختر خوب سراغ دارم اگر خواستید بگید

ببخشید ممکنه راضی نبوده باشند برای همین نمینویسم

میگویند چرا تصمیم دارم انقدر زود ازدواج کنم .....

با سلام خدمت دوستان گرامی  و تبریک عید با ایجاد انجمن جدید با امکانات خیلی خوب

ولی هنوز اطلاعات وبلاگ و انجمن منتقل نشده

ولی با این حال در خبر نامه ثبت نام کنید تا از چند و چون ماجرا با خبر بشید البته در حال حاضر هم میتونید عضو بشید و گروه ایجاد کنید

http://www.ezdevaj-movafag.orq.ir/


خوب من برای این تصمیم گرفتم که زود ازدواج کنم

چون خیلی به گناه نیافتن معتقدم و این یک سال و خورده ای خیلی برام رنج آور بود  و دوری از گناه بسیار مشکل


دوم اینکه وقتی احادیث درباره ی ازدواج رو میخوندم و با احادیث دیگر مقایسه می کردم هیچ جا گفته نشده که مجردی از متاهلی بهتر باشه و اصولا برای اینکه انسان به کمال برسه باید ازدواج کنه چون ازدواج و تقسیم زندگی بین خود و اعضای خانواده فرق میکنه با یک مجرد که همه چیزش برای خودشه و اسلام دینیست که گفته شده مراقب اطرافیان باشید نه اینکه خودخواه باشید


سوم اینکه من شرایطی که دارم و فقدان محبتی که وجود داره از نظر روحی ضربات سنگینی خوردم البته شاید تا حدیش لازم بود برای اینکه یک تلنگر بهم بخوره

ولی در کل این دلیل فرعیه برای ازدواج


از نظر شخصیتی آدمی نیستم که خیلی به فکر خودم باشم و کار کردن برای خرج خودم رو دوست ندارم  گرچه توی این مدت شکستهای زیادی خوردم

 دلیل های دیگه هم دارم که دوست ندارم توی تاپیک عمومی بگم

حامیان ازدواج موفق من عیدی میدم(شماره ی موبایلم)

در این عید غدیر که بزرگترین اتفاق تاریخ افتاده و حضرت علی (ع) جونم که خیلی دوسش دارم  و امسال خیلی بی پولم تصمیم به این گرفتم که مشاوره بدم این هم شماره ی موبایل بنده

راستی من سید آرش آل داود هستم و از طرف پدری و مادری به امام موسی کاظم(ع) میرسم 

 پدرم سید طباطبائی بود یعنی هم پدرش و هم مادرش جد اندر جد سید بودند و مادرم سید هست و فقط پدرش سید هست


09360811815

اگر کسی خواست این ایمیلمه

arashzambi@yahoo.com

توی مسنجر هم میتونم بیام منتها چون ممکنه نباشم به هر صورتی که میتونید از قبل هماهنگ کنید

این هم انجمنمه پس بیاید اونجا سوالاتون رو مطرح کنید و منتظر باشید تا انجمنی با امکاناتی که در کمتر انجمنی دیدید ساخته بشه تا به شماها لینک بدم و تمام مطالبم رو به اونجا منتقل کنم ولی باز هم مطالبه وبلاگم وجود خواهد داشت و وبلاگ سر پاست


http://ezdevaj.takbb.com/index.php