ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
من خودم بچه ی خیلی شری بودم ولی باادب برای همین همه به شیرینی از من یاد میکنند
وقتی بچه بودم مادرم میگه قنداقم میکرده و به شوفاژ میبسته
میگه محکم قنداقت رو میبستم تا نتونی جم بخوری منم لی لی با هر زحمتی بوده خودم رو کنار باغچه میرسوندم و با دندونام شیلنگ آب رو برمیداشتم
در آخر دعا کنید که من ازدواج کنم تا از قضایای ازدواجم بیام بزارم که مطمئنا خیلی با بقیه فرق کنه
سلام بر سید ارش عزیز دوست خوب من
میگم سید میخای خودم بیام زنت شم با هم بیایم از وقایعش اینجا بنویسیم باحال میشه ها
بعد که تو مردی من به بچمون میگم بابات این وبلاگو ساخت و واسه تو به ارث گذاشت
سلام خیلی ممنون
چی بگم خوب؟
ولی وبلاگم چیزی نیست که ارثی باشه ممکنه واگذارش کنم به یک کارشناس ولی پارتی بازی نمیکنم بیاد مردم رو بدبخت کنه
وا مسخره پسرم گناه داره
شما بیخود میکنی به ارث نذاریش
چشم پسرتون اطلاعاتش رو ببره بالا یک سری چیزای دیگه هم براش میزارم از این بهتر
اگه بی ادبم نبودی ولی همه رو کلافه میکردی ها
شاید ازدواج کردی اصلن نیومدی
سانازم حرف بدی نزده به هم نمیخورین؟؟؟؟؟؟؟؟
فقط قول بده منم دعوت کنی ها
نه میومدم
چون ذاتا نمیتونم تحمل کنم چیزی که یاد دارم رو به کسی یاد ندم قبلا همش درباره ی کامپیوتر حرف میزدم که کسی بهم محل سگ نمیذاشت ولی بعدا که اطلاعاتم درباره ی ازدواج و زندگی موفق زیاد کردم گرچه گاهی به خاطر سنم و اینکه ازدواج نکردم خیلی اوقات محل نمیذاشتند ولی در بعضی مواقع از حرفام توی زندگیشون استفاده کردند و ÷شیمون هم نشدند